آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

ساخت وبلاگ
باد به قتل غیرعمدبرگ ها  اعتراف , کرد ویک روز تا ابد پاییزیضمیمه ی پرونده ی بی کسی هاو سرگردانی های  غریبانه اش شد... عاشق که دست خودش نیست ،هست ؟ #دنیا غلامی آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 163 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

گاهی , وقت‌ها... دلت می‌خواهد ... با یکی مهربان باشی دوستش بداری... وَ برایش چای بریزی گاهی , وقت‌ها دلت می‌خواهد یکی را صدا کنی بگویی سلام، می‌آیی قدم بزنیم؟ گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد یکی را ببینی بروی خا آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 169 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

ياد آن شب كه صبا در ره ما گل مي ريخت , بر سر ما ز در و بام و هوا گل مي ريخت , سر به دامان منت بود و ز شاخ گل سرخ بر رخ چون گلت آهسته صبا گل مي ريخت خاطرت هست كه آنشب همه شب تا دم صبح شب جدا شاخه جدا ب آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 174 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

شاعرم، هم زبان من: پاییز , ناشر بی نشان من: پاییز , پر ز بارانم و نمی بارم ابری آسمان من: پاییز قافیه قافیه، ردیف ردیف، سوگوارم، مکان من: پاییز اتفاقا معاصرم با غم اتفاق زمان من: پاییز اشک هم مثل برگ می ر آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 115 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

بوی یلدا , را می شنوی؟
انتهای خیابان آذر...
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان..
قراری طولانی به بلندای یک شب..
شب عشق بازی برگ و برف...
پاییز چمدان به دست ایستاده!
عزم رفتن دارد...
آسمان بغض کرده و می بارد...
خدا هم می داند ...
عروس فصل ها ...
چقدر دوست داشتنی ست...
کاسه ای آب می ریزم پشت پای پاییز...
و تمام می شود...
پاییز، ای آبستن روزهای عاشقی،
رفتنت به خیر...
سفرت بی خطر ...

#مریم_وطن_پور

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 136 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

 

به ما که می‌رسد
شب کوتاه می‌شود
از ما که می‌گذرد
یلدا می‌شود...
من و تو با این شب چه کنیم...؟


#جلال_حاجی_زاده

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 158 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 135 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

  اقبال و روزگار من امشب به دست تو ستعمری که کوزه اش به دوام و شکست تو ستبا نوی آفرینش و شب زنده داریمامشب دوام مستیم از ناز شست تو ستپیمانه را شکسته ام از عهد روز پیشسر مستیم ز باده ی شبگیر مست تو ست آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 160 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

گیسوی تو رابر شانه های زیبایت نوازش میکنمشب از چشمان توبر دستان عطشناکم جاریستنگاه تو آرامش شبهای من استدر پیچش گیسوان بلندتهزارن خورشید بوسه میشکفدپسته ی لبخند زیبایتبادام شیرین مهربانیتو قلب همچو ان آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 188 تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 ساعت: 5:34

گنجشگ تنهایی  خیره به اشک های آدم برفی, ست  زنی کنارشومینه ی دلتنگی هایش شال گردن بنفش آبی را می بافد می شکافد... تمام کلمات جدول روزنامه ی روی میز سه حرفی ست ..خانه پرازسکوت های پرحرفی ست ...غوره هاطع آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 156 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

دوستت دارم برای خودتبرای چشم هایتبرای دستهایی که نامهربانی را بلد نیستبرای باور, یک احساس,برای خالی نماندن یک عشقبرای جای جای پای تو بروی برف ها که زمستانم را بهاری میکندبرای امیدی که با تو همیشه پابرجا آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

او شعر را دوست داشت خیال پردازی  و سفر را من او را دوست داشتم او شب را دوست داشت آوازِ جیرجیرک و صدایِ بغضِ شمعدانی را من او را دوست داشتم او مویِ بافته رادوست داشت عطر قهوه و سیگار را من او را آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

این پاییز,فقط من و تو را کم داشت, زیر یک باران که من تو را نفس بکشم و تو مرا درجیب هایت پنهان کنى قبل از دیدار اتفاقى تو قبل از سلام بى قرار من تمام قرارها اتفاقى بود و حالا تک تک برگ هاى زرد پاییز, را و آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 171 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

این روزها مثل ضلع سوّم مثلّث متساوی الساقین شدم  همان قدرتنها همان قدرغریب .. حتّی  گریه نمی کنم  تانشکنی ... #دنیاغلامیوبلاگ شخصی شاعر:www.bloodorange94.blogfa.com آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

به هرکه عشـــق به من می دهد سلام, سلام, می کنم به چراغبه «چرا» های کودکیبه چال های مهربان گونه ی تو سلام, می کنم به کوچه  به کلمه ، به چلچله های بی چهچه  به همین سر به هوایی ِساده سلام, می کنم به بی صبری ، ب آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 150 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

تو مثل دلبری های پاییز می مانی آدم نمی داند, نگاهت کند یا کوچه به کوچه عاشقانه در آغوش بگیرد ... آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 138 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

در میانِ‌ تمام داشته ها و نداشته هایمنداشتنِ تو عجیب به چشم می آیدچنانکه ندارمت اما شبها سر بر شانه تو ، به خواب می رومو صبح ها در رویای تو ، چشم باز میکنمندارمت اما همین, که می شِناسَمَتکافیست تا تمام آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 128 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

موهایت ادامه, ی یک رودخانه استو دستانت ادامه, ی یک درختشانه هایت کوه پایه است و چشمانت ادامه, ی خورشیدقلبتانارِ ترک خورده ی کوردستان ونامت ادامه, ی یک گیاه استکه در زمستان می رویدگریه ات ادامه, ی دریاستو خشکی ه آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45

من به تو تعلق, دارم,گوش کنهر تپش قلبم فریاد نام توستنمی گویم عاشقت هستمچرا که عشقدر برابر تو واژه ی حقیری ستتو خورشیدی هستی کهدر روز های سرد زندگی امطلوع کردیگرمایی که اکنون احساس می کنمتنها دلیلشوجود م آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...
ما را در سایت آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 18:45